هستم که هستم

سلام خوش آمدید

تایید دیگرا ن بشدت روی من تاثیر میزاره و اصلا اینو دوست ندارم 

حسشو دوست دارم اما این تاثیر پذیریو نه 

با اینکهنشون نمیدم اما وجود داره 

باید کنترلش کنم 

گاهی میگم شاید من برنامه نویس نیستم ولی یه چیزی ته دلم میگه اینجورینیست 

من  کارهای زیادی کردم و نباید دست کم بگیرمشون

تخصصم رو بیشتر میکنم و تمام تلاشمو میدونم تحلل گر و برنامه نویس بشدت خوب تری نسبت به قبل خواهم شد

  • ruby

امروز کلی فکر میکردم چرا ذهنم باید انقدر شلوغ باشه چرا باید انقدر درگیراین موارد باشم گاهی خیلی خستم میکنه 

باز به خاطر عقب انداختن کارها رسیدم به چندین ماه پیش و جایی که قبلا بودم و باید انجامش میدادم و ندادم 

درست نیست اینبار اخرین باره که برمیگردم به عقب

این سفر باید ادامه دار باشه 

  • ruby

جمله درستیه , قبل از اینکه از کار بی کار بشی سعی کن کسب و کارخودتو شروع کنی 

نیاز نیست خیلی بزرگ باشه یا خیلی پیچیده فقط شروع کن

روش فکر کن  استارت بزت و برو جلو 

خیلی بهتر از اینه که بشینی منتظر باشی کی بهت حقوق میدن کی اخراج میشی

بیمه داری یا نه 

شروع کن نترس

  • ruby

وسواس تو همه چیز بده حتی فکر

وقتی قراره کاری رو انجام بدی باید انجامش بدی بیشتر از حدی که لازمه فکر کنی نتیجه غلط میشه 

یا زمان ازدست میدی یا کلا اصل ماجرا رو فراموش میکنی و تو حاشیه میری

از اصل ماجرا غافل میشی

تصمیم بگیر 

فکر کن و انجامش بده 

زمان خیلی کمتر از جیزیه که فکر میکنی

  • ruby

خیلی وقت بود داشتم در مورد مدیریت زمان 

پیشرفت بهروری بهتر و... میخوندمو مینوشتم 

یه جمله ای خوندم همه چیز برام جا انداخت و همه چیزو بهم فهموند

"اول رختخوابتو جمع کن"

کسی که نظم نداشته باشه قطعا نتجه خوبی نمیگیره 

کار بزرگ نیاز نیست انجام بدی کارهای کوچیکو درست انجام بده کارهای بزرگ درست میشن

  • ruby

پروژه هایی که شروع میکردم زمانبندی اشتباه و تنبلی و اهمیت ندادن به پروژه باعث میشد همیشه روزهای اخر پر استرسی رو داشته باشم 

در حالی که اگر همون روز اول کارو شروع و تقسیم بندی میکردم هم استرس کمتری داشتم هم کار با کیفیت بهتری انجام میشد .

از وقتی دارم دورکاری پروژه ها رو انجام میدم زمانبندی دقیق تری دارم و کار ها بهتر داره انجام میشه . دو تا پروژه خیلی وقت گیر و اعصاب خورد کن تو این یکی دو روز تموم میشه

  • ruby

مدت ها گذشته از روزی که تصمیم گرفتم بفهمم و بهتر تصمیم بگیرم 

درست تر زندگی کنم 

خوندم , شنیدم 

تمرین کردم 

بهتر شدم عمل کردم تنبلی کردم 

همه این روزها رو گذروندم 

  • ruby

دارم تمرین میکنم روی ذهنم 

جایی میخوندم که ذهن هم مثل عضلات قابل پرورش دادنه.

این خیلی جالبه

ذهن اگر کارنکنه تنبل میشه از کار میوفته 

  • ۰ نظر
  • ۱۶ شهریور ۹۸ ، ۰۹:۴۸
  • ruby

تو این ۳ ماه سال ۹۸ به اندازه تمام دو سال گذشته استرس داشتم و اذیت شدم 

فکرم درگیر بود 

اون از شرکت مزخرفی که واقعا اذیت کردن اینم از این مدت که شدم مثل ادمایی که تو قهطی گیر کردن 

امیدوارم خیلی زود اخر شهریور بشه امیدوارم 

روزهارو میشمارم که به اخر ماه برسیم 

 

  • ۰ نظر
  • ۱۱ شهریور ۹۸ ، ۰۹:۴۵
  • ruby

با اینکه کارم فکریه و ذهنم درگیر کارای فکریه 

اما خیلی خستم میکنه و یکم وارد فضایی که بهش مسلط نیستم میشم اذیت کنندس

ولی دارم کارای فکری میکنم و این برام کم کم جذاب شده

  • ۰ نظر
  • ۱۰ شهریور ۹۸ ، ۰۹:۳۹
  • ruby