هستم که هستم

سلام خوش آمدید

اوضاع بهتره 

رفتار هایی بد زیادیرو گذاشتم کنار و دیگه انجامشون نمیدم 

خیلی یهووی بدون هیچ برنامه ریزی و داستان خاصی تصمیم گرفتم و انجام دادم 

  • ۰ نظر
  • ۰۴ اسفند ۰۳ ، ۲۱:۴۱
  • ruby

کلی موضوع تو ذهنم هست 

از هر کدوم یه تیکه انجام شده 

  • ruby

گیج شدم واقعا 

انقدر زندگی پر از چالش و اتفاق های متفاوته که واقعا برام عجیبه .

یک روز دعوا یک روز خوب معلوم نیست چی میشه انگار بحران سازی فقط تو ذهن من اتفاق میوفته . درواقع اصلا بحرانی نیست منم که فقط میجنگم با خودمو همه چیز .

فقط همه چیز عالی نمیشه از یک حدی بدتر و از یک حدی بهتر نمیشه 

تغییراتش در یک بازه مشخصیه که نه خیلی من خوشحال میشم و نه خیلی خیلی ناراحت

نمیدونم اینم محئدودیت ذهنیه منه یا نه ولی اینکه خیلی خوشحال نمیشم برام عجیبه 

  • ۰ نظر
  • ۲۱ شهریور ۰۳ ، ۰۸:۳۸
  • ruby

توبیخ شدم 

متهم شدم 

و تمام خستگی و فشاری که روم بود چندین برابر شد 

این روز هم مثل بقیه روزها میگذره

حتما فردا یه روز دیگس با تجربه ای که امروز بدست اوردم 

نمی دونم چی میشه ولی رفتارم قطعا تغییر میکنه 

باز به این نوشته رجوع میکنم و اون موقع این متن برام معنی بیشتری داره 

...

  • ۰ نظر
  • ۰۶ شهریور ۰۳ ، ۲۱:۳۲
  • ruby

بعد از اینکه اولین بار وارد دبی شدم تنها حسی که نداشتم حس غربت بود 

  • ۰ نظر
  • ۲۳ مرداد ۰۳ ، ۰۰:۰۰
  • ruby

وقتی با کوچکترین موضوعی خودت شروع یکنی به بحران سازی 

واقعا شرایط پیچیده میشه 

  • ۰ نظر
  • ۲۰ مرداد ۰۳ ، ۱۸:۱۴
  • ruby

باز هم داره همه چیز تکرار میشه و همون چیزایی که داشتیم دو سال پیش باهاش سرو کله میزدیم مجدد تکرار میشه 

نمیفهمم چرا ولی انگار زمانو کشیدن عقب و برگشتم به دو سال قبل

هرچه پیش اید خوش آید

  • ۰ نظر
  • ۲۹ فروردين ۰۳ ، ۱۵:۴۷
  • ruby

سال هاست که هر وقت تو شرایطی قرار میگیرم خودم انقدر بهش فکر میکنم که تو ذهنم یه بحران درست میکنم. بیشتر خودم خودمو اذیت میکنم تا اون بحران .

  • ۰ نظر
  • ۲۴ فروردين ۰۳ ، ۱۹:۰۵
  • ruby

وقتی کلی استرس داری که چی میشه و فلان مشکل چجوری حل میشه کلی مشکلات مختلف برات پیش میاد ولی در نهایت بعد از رفع شدن همش یه نفس عمیق میکشی و به خودتافتخار میکنی که این مسیرو اومدی و جا نزدی.

تونستی سختی هارو از پسشون بر بیای 

امروز سخت ترین و بزگترین کمپین دوران کاریمو لانچ کردیم و سطح استرسم رفت رو 1000 ولی خوب امیدوارمو تموم میشه به خوبی شک ندارم

  • ruby

برمیگردی نگاه میکنی میبینی بخشی از مسیرو اومدی بدون اینکه بفهمی چطور گذشت 

با کی استرس و مشکلات همراه بودی 

شاید همینا باعث میشه وقت برای مرور خودت و مسیرت نداشته باشی که این بدترین اتفاقه 

باید همزمان که داری در مسیرت حرکت میکنی نگاهت به گذشته و آینده هم باشه باید بدونی برای فردا چی لازم داری و دیروز چیا خوب و چیا بد بوده 

تمرکزتو از دست نده 

...

  • ruby